فکرها هستند و واژهها نه.
واژهها میآیند و فکرها نه.
واژهها میآیند و معنا میآورند. معناها واژههای دیگر میآفرینند و واژهها معناهای بیشتر. آنقدر که دانش محو میشود، ریاضی خاموش میشود و مهندسی داستان. فرهنگ لغات دانای کل میشود و من تازه متوجه میشوم که علوم و مهندسی را نمیتوان از نامگذاری روشهایشان آموخت. بنابراین بیق بیق بیق بیق -چرخش متناوب نور آبی و قرمز- از تمام قسمتهای ذهن و روان به سلولهای نیمکرهی راست، بیق بیق بیق، همه سمت راست مسیر قرار بگیرید و راه را برای اورژانس باز کنید! بیق بیق بیق، سمت چپ از کار افتاده.
بااینکه از کشف و شناخت خودم مدتی است دور شدم و فکر میکنم برای من بهتر هم همین است چون باید یاد بگیرم روی چیزهای دیگر هم تمرکز کنم (این کار را الان بیشتر دوست دارم)، اما بازهم جرقههای کوچک آتش هست که با یک باد گاهی از زیر خاکستر خودنمایی کند. اگر چند وقت قبل میخواستم دربارهی مسیر تحصیلیام، درگیریهایم با کار مهندسی، و اینکه چرا هیچوقت آنطور که باید و شاید بدنبال مهارتهایم و ابزارهای حرفهای آن نبودم توصیحی بدهم، شاید میگفتم تنبلی، بازیگوشی، و اینکه همیشه به جای آنکه اصل را بچسبم در حاشیه پرسه زدهام. وقتی نوجوان بودم فکر میکردم نقاشی و هنر چیزی است که انجامش دانشگاه رفتن نمیخواهد و خودم میتوانم دنبال کنم. بعد از اتمام دکتری فکر کردم کلا مسیر اشتباهی را آمدهام و کاش کارم موسیقی، نوشتن، یا چیزی شبیه این بود. اگر میخواستم توضیح بدهم چرا گم شدهام و مگر یکدل شدن چقدر میتواند سخت باشد؟ بهترین جوابم این بود که مجموعهای از مهارتهایی را دارم که همه در یک سطحند و برایم تشخیص اینکه کدام نسبت به دیگری بهتر است سخت است. تفریح در هنر و نوشتن است، کسب و کارم، عمر و تلاشهایم، در مهندسی. واژههای آشنایم، استدلالهایم، فلسفههایم از مهندسی. جسارتم، اعتماد به نفسم، غرورم، در هنر. زبان درازم در هنر.
و حالا چه؟ هیچ. کشف کردهام که دلیل حاشیهپردازیام این نیست که از درک ریاضی عاجزم، خیر تنبل نیستم. این واژهها گرامی مغزم را مشغول میکنند. بنابراین دستورالعمل جدید ما این باشد که ضمن طراحی و تست الگوریتمها، هرگونه برداشت شهودی و کیفی از نامها، اصطلاحات، نمادگذاریها و غیره ممنوع. اینکه چقدر موفق در اجرای این دستور هستم یک مسئله است و اینکه موظف به تلاش برای اجرایش هستم مسئلهای دیگر.
راستی، این حاشیه برای خودش متنی هم دارد.
+ میدانستید دستگاه چهارگاه یک رنگ دارد به نام لزگی که پس از آن یک رنگ کوتاهتر هست به نام متن و حاشیه؟ یک اجرای آن را از داریوش طلایی بشنوید.
++ باز چقدر با واژهها بازی کردم.
دقیقا دلیل حاشیه پردازی ها تون چی بوده؟